نجف دریابندری نویسنده و مترجم برجسته درگذشت.
نجف دریابندری پس از عمری تلاش در راه اعتلای فرهنگ، دوشنبه ۱۵ اردیبهشت در سن ۹۱ سالگی در خانه خود در تهران درگذشت. از نجف دریابندری که در سال ۱۳۰۹ در آبادان متولد شده، بهعنوان یکی از اثرگذارترین مترجمان ایران پس از محمد قاضی یاد کردهاند.
نجف دریا بندری یکی از پرآوازه ترین نثرنویسان ما درگذشت. به عمد نوشتم “نثرنویس” و نه مترجم و نویسنده که به قول بزرگی دیگر در عالم ادبیات ما، “دریابندری است و نثرش”. دریابندری ترجمه را از زندان فرمانداری نظامی تهران، پیش از تشکیل سازمان جهنمی ساواک، آغاز کرد، از حول و حوش سال 32 تا 36. مترجمان از زندان آغاز کرده کم نداریم: ابراهیم یونسی، به آذین، فیروز شیروانلو، عبدالصمد خیرخواه، مجید امین مؤید و…روزی باید فهرستی از این مترجمان زبردست پرداخت. دریابندری از مترجمان و نویسندگانی است که برخلاف آن شوخی معروف گروچو مارکس:”من از هیج شروع کردم و در سایه سعی و تلاش شبانه روزی به قعر فقر و فاقه سقوط کردم!” از پایه ای ترین و ابتدایی ترین عناصر ادبیات آغاز کرد و به جایی رسید که به جرئت می توان گفت تحولی ماندنی در نثر فارسی پدیدآورد و اگرنه بزرگ ترین مترجم عصر حاضر ادبیات داستانی ما که به یکی از بزرگان ترجمه ی ما مبدل شد(کافی ست چاپ نخست”وداع با اسلحه”ی همینگوی را با یک فاصله پنجاه و چند ساله با ترجمه ی داستان کوتاه مشهور همین نویسنده “آدمکشها” مقایسه کنید تا عیار کار دستتان بیاید).
دریابندری مقاله نویس و جستار نویس برجسته ای هم بود و معمولاً اگر کتابی را ترجمه می کرد ترجمه را بی استثنا با مقدمه ای جامع و خواندنی و ماندنی همراه می کردو چندان در بند نوشتن مقدمه بود که گاه انتشار کتاب چندین سال به تعویق می افتاد(نمونه اش “تاریخ انقلاب روسیه” نوشته ی ئی. ایچ. کار که ترجمه ی فارسی آن پس از فروپاشی اتحاد شوروی منتشر شد) . هیچ یک از ما مقدمه ی معروف دریابندری را بر “پیرمرد و دریا” از یاد نمی بریم.
دریابندری در نثرنویسی پیرو صدیق و صادق و پیگیر محمد علی فروغی و عبدالله مستوفی بود و به قول خودش اهل ” به رقاصی وداشتن کلمات” نبود. گمان نداشت که چون رمان نویس یا شاعر نشده است باید دق دلش را سر آثار دیگران دربیاورد. سبک شناس بود و اهل اعتدال در برگردان آثار دیگران و همه ی کوشش اش را به کار می برد که لحن و هنجار نویسنده را چنان که باید و شاید از کار دربیاورد. به بهانه ی «آرکائیک نویسی” اهل ساختن «آثار باستانی» نبود. نمونه را می توان به “آنتیگونه”، “پیامبر”(خلیل جبران) و “بازمانده ی روز” اشاره کرد . با همه ی تسلط بی چون و چرایی که به زبان و گفتار عامیانه داشت، هرگز از تسلط و احاطه ی خود “سوء استفاده” نکرد. “بیلی باتگیت” و “هاکلبری فین” نمونه های شاخص این روش کارند. در روان کردن متن (حتی متن های فلسفی) استادی بی رقیب بود، گرچه شاید بشود این ایراد را به او گرفت که برای قند عسل کردن فارسی و روان کردن متن، کار را به اصطلاح قدری «گِرد» می کرد.
دریابندری عضو کانون نویسندگان ایران بود و تا همین چند سال پیش اگر امکان می یافتیم که مجمع عمومی برگزار کنیم همیشه برایش کارت دعوت می فرستادیم. یاد نجف دریابندی گرامی که ما را از لذت خواندن ادبیات والا به بهترین نثرها بهرمند ساخت و تسلیت به ادبیات مستقل ایران از بابت از دست دادن یکی از بزرگان بی بدیل خود.
✍️برگرفته از صفحه فیسبوک؛ اکبر معصوم بیگی
Be the first to comment on "نجف دریابندری نویسنده و مترجم برجسته درگذشت"