کلیهام را میفروشم تا خانهای اجاره کنم (✍️: اجلال قوامی)
شهری پر از درد و رنج با زخمهای باقی مانده از زلزله. اینجا سرپل ذهاب است. سه سال از آن زلزله میانههای پاییز ۹۶ میگذرد و هنوز شهر آن شهر قبل از زلزله نیست. کانکسها جای خانهها را پر کردهاند و شهر حال و هوای دیگری دارد.
بر دیوار بیمارستان شهر اطلاعیه کلیه فروشی همه نگاهها را به خود جلب میکند. دانشجوی دکترای جامعه شناسی است و برای تامین رهن و اجاره خانه به ناچار کلیهاش را به فروش گذاشته است.
مدتی پیش هم برخی مستاجرها در همدان و بروجرد هم که توانایی تامین رهن و اجاره خانه را نداشتند در پارکها چادر برپا کردند و چادر شد سر پناهشان. انگار همه چیز عادی شده است و کک کسی هم نمیگزد.
روزگاری میگفتند، میخواهیم ایران، ژاپن اسلامی شود و بعدها گفتند ژاپن نشدیم خوب مالزی یا سنگاپور میشویم. روزها و سالها از آن شعار دادنها گذشت و ژاپن و مالزی و سنگاپور هم نشدیم.
Be the first to comment on "کلیهام را میفروشم تا خانهای اجاره کنم (✍️: اجلال قوامی)"