چرا نظام قاسم سلیمانی را قربانی کرد؟
شنیده ها حاکی از این است که در جلسه محرمانه سپاه مقامات رده بالا از کشته شدن سلیمانی در این لحظه تاریخی از چند جهت احساس رضایت می کردند.
سلیمانی در این اواخر خیلی قدرت گرفته بود و بدین جهت خامنهای به فکر حذف او افتاده است. از آنجایی که چون قسمت بزرگی از سپاه زیر نظر سلیمانی اداره میشد، او دومین فرد قدرتمند ایران شده بود.
شواهد این روزها نشان میدهند که به خاطر تبلیغات وسیعی که در سالهای گذشته برای سلیمانی مخصوصا توسط سینماچیان انجام شد، توانستند برایش محبوبیت زیادی بین عوام کسب کنند، اما بین افراد آگاه سلیمانی به عنوان قاتل بالفطره و کودک کش شناخته میشد.
بدین ترتیب قدرت سلیمانی به قدری زیاد شده بود که تمامی آخوندها حتی خامنهای از او ترس داشتند. سلیمانی در اکثر سرکوبها مانند سالهای ۷۸، ۸۸، ۹۶ و آبان ۹۸ دست و نقش مهمی داشت و حتی خود او در عراق گفته بود، اگر ما به جای شما بودیم در سه روز تظاهرات را در عراق جمع می کردیم، و در جای دیگری هم در رابطه با وقایع آبانماه گفته بود، حتی اگر لازم باشد در ایران ۱۰ میلیون نفر را برای حفظ نظام می کشیم.
به هرحال سلیمانی تنها کسی بود که می توانست خامنهای را از تخت رهبری برکنار کند. از طرفی دیگر در کشورهای سوریه، لبنان، عراق و یمن هم سلیمانی توانسته بود با خرج سالانه حداقل ۲۰ میلیارد دلار از پول نفت ایران برای خود دوستانی پیدا کند، که این دوستیها هم به او قدرت بیشتری میداد، اما چون قاسم سلیمانی در اکثر ترورهای آمریکاییها و متحدانش دست داشت، بعد از روی کار آمدن ترامپ، تصمیم بر حذف فیزیکی قاسم سلیمانی گرفته شد.
یکی از شرایط آمریکاییها هم برای گفتگو و برداشتن تحریمها تحویل قاسم سلیمانی به آمریکا بود که ما در شب کشتهشدن قاسم سلیمانی خبری از جلسات محرمانه سپاه مبنی بر لو دادن سلیمانی به آمریکاییها از طرف سپاه دریافت کردیم، که در آن لحظه آن را جدی نگرفتیم، ولی اکنون با کنار هم گذاشتن پازلها به این نتیجه میرسیم که قاسم سلیمانی توسط خود رژیم و مخصوصا شخص خامنهای لو داده شده که در آن شب نیز سلیمانی را به همراه چندتن از سرکردههای حشدالشعبی به کشتن دادند.
بدون چراغ سبز از ایران، آمریکاییها دست به چنین کاری نمیزدند. نظام به این نتیجه رسیده است که با حشدالشعبیها نمیتواند در عراق قدرت را در دست بگیرد و چون حشدالشعبیها و گروههای وابسته دیگر مخارج زیادی بر دست جمهوری اسلامی گذاشته ولی نتوانستهاند با موفقیت برای جمهوری اسلامی کار کنند، قرار شده همه رهبران این گروهها را قربانی کنند و نیروهای مسلح این گروهها به ارتش عراق بپیوندند.
در یکی دو روز گذشته نیز با چراغ سبز ایران تعدادی از رهبران این گروهها توسط آمریکا شکار شدهاند. در آینده قرار است رژیم روی کسانی مثل مقتدی صدر سرمایه گذاری کند.
بعد از شروع اعتراضات مردم عراق و لبنان، در اعتراضات عراق عکسهای قاسم سلیمانی به آتش کشیده شدند، که نظام باید در اینجا چارهاندیشی میکرد. آنها بدین نتیجه رسیدند، باید با قربانی کردن سلیمانی هم مردم معترض را در عراق و لبنان کمی آرام کنند و هم خطر بالقوه را در داخل از خود دور کنند و از طرف دیگر هم خوش خدمتی خود را به آمریکا ثابت کنند و از همه مهمتر با این حذف فیزیکی موضوع قتل عام آبانماه در ایران را به حاشیه ببرند.
رژیم اکنون بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی میتواند با شوی تبلیغاتی تعداد زیادی ازهواداران قاسم سلیمانی را که خود را نیز ضد رژیم میدانند با خود همراه کرده و حتی در قدم های بعدی، انتخابات را با این جمعیت که خود را مریدان قاسم سلیمانی میدانند، پرشور برگزار کند.
مهتمرین اهداف قربانی کردن قاسم سلیمانی عبارتند از:
۱- منحرف شدن اذهان عمومی و رسانهها از قتل عام ابان ۹۸
۲- انحراف اذهان عمومی از دستگیرشدگان و خانوادههای داغدار که کشور در وضعیت ملتهب پیش می رفت.
۳- مظلوم نمایی سپاه پاسداران که دستشان به خون مردم آغشته بود و مقدس سازی سلیمانی در جهت پیشبرد اهداف نظام
۴- برانگیختن احساسات مردم و نیروهای خودی که از بدنه نظام جدا شده بودند جهت ایجاد همبستگی به خاطر انتخابات و مراسم ۲۲ بهمن پیشرو
و… خیلی اهداف دیگر …
مطابق بازی شطرنج که گاهی لازم است جهت مات نشدن وزیر را قربانی کرد.
Be the first to comment on "چرا نظام قاسم سلیمانی را قربانی کرد؟"